وقتی در آسانسور بسته ميشه با صدای بلند بگين : نترسين ... نگران نباشين ... لازم نيست خونواده هاتون رو خبر کنين ؛ چند لحظه ديگه در باز ميشه
.
.
وقتی از آسانسور پياده ميشين دگمه همه طبقات رو بزنين ... مخصوصا اگه يه عده هنوز تو آسانسور هستن
.
.
یه دوست خيالی تون رو جوری که انگار همراه شما هست به همه معرفی کنين و شروع کنين الکی باهاش حرف زدن
.
.
رو به ديوار آسانسور در حالی که پشتتون به همه هست بايستين ... اگه شما نفر اولی باشيد که سوار شدين به احتمال زياد بقيه هم همين کارو ميکنن
.
.
يه دفه بگين : ای وای ... نه ... بارون گرفت ... بعدش چترتون رو باز کنين
.
.
از همه آدرس ای- ميلشون رو بپرسين و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنين
.
.
توی يه دستمال فين کنين ؛ سپس به بقيه نشون بدين
.
.
در کيفتون رو باز کنين و انگار يکی اون تو هست يواش بگين ... هوای کافی داری ؟؟؟
.
.
هر کسی که وارد ميشه باهاش دست بدين و يه سلام عليک حسابی بکنين و بگين ميتونه شما رو جنا ب تيمسار صدا کنه
.
.
هر از چند گاهی صدای گربه در بيارين !!!
.
.
به يکی از مسافرها خيره بشين بعد يه دفعه بگين .. اوه تو که يکی از اونهايی ... بعد تا ميتونين ازش فاصله بگيرين
.
.
يه عروسک خيمه شب بازی دستتون بکنين و با بقیه مسافرها از طرف اون حرف بزنين
.
.
هر طبقه که ميرسين .. صدای دينگ در بيارين .. بعد به يکی از مسافرها بگين نوبت تو هست ... خدا بيامرزتت !
.
.
یه صندلی ( تا شو ) و يه دوربين با خودتون بيارين و از بقيه مسافرها عکس بگيرين
.
.
البته اگه ديدين همون پایین تحويلتون دادن به تیمارستان از ما به دل نگيرين !!
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
صفحات جداگانه
کدهای اختصاصی